به نام خدا
با سلام وادب احترام
امید دارم در این وبلاگ به یاری ایرد ممنان,همکاری سروران گرام (همکاران )وتلاش اولیای محترم دانش آموزانوکوشش دانش آموزان گامی موثر برای یادگیری بهتر وماندگاری آموخته ها
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
از کوه بالا رفت . شقایق های وحشی در دسترس نبودند با احتیاط جلو رفت و دسته ای شقایق های سرخ را چید کوله بارش سنگین بود. به سختی از کوه پاین آمد پوتینش سوراخ شده بود .
کم کم هوا داشت تاریک میشد که به سنگر ها نزدیک شد .به سمت سنگر خودشان حرکت کرد . صدایی ملکوتی را شنید که روحش را به پرواز در آورد .
با خوشحالی پرده سنگر را کنار زد ولی ناگهان صدای انفجاری را شنید، که کسانی را میدید که آنها در اعملیات شهید هده بودند حالا فهمید که شید شده است.